فرهنگ به زور جهاني شده
فرهنگ به زور جهاني شده
فرهنگ به زور جهاني شده
نويسنده: سعيد رضوي
تأملي برضدگفتمان سنت و مدرنيسم
در فرايند جهاني شدن فرهنگ نيز جهاني مي شود؛ امااين فرهنگ، فرهنگي ابزاري است که زمينه ي ورود انسان ها به اين فرايند را فراهم مي کند.در واقع جهاني شدن هم فرهنگ خودش را مي خوا هد؛ يعني همه ي ابزارهاي فرهنگي به معناي عام کلمه که مي توانند ضد فرهنگي هم باشند و همه ي فرهنگ هايي که مي تو انند به گونه اي باروح و روحيه ي انسان ها سروکارداشته باشند، در خدمت آن قرار مي گيرند که آدم را شيفته ي اين عالم کنند و آن قدر اين عالم را براي او دلپذير نمايند که جز اين عالم، چيز ديگري نخواهد؛ يعني در اين جهان لذت ببرد، اين جهان را جهان خودش بداند و آنجا احساس سکون و آرامش کند. آنچه بخواهد مقابل اين جريان بايستد، بايد اين جهاني نباشد. هرچه که اين جهاني نباشد در مقابل اين فرآيند ايستاده است. مسيحيت از نظر بافت، ساخت و ساختار هيچ مشکلي ندارد، که به معناي امروزي آن اين جهاني بشود، شريعتي ندارد، کم و بيش مانند ماهيت لابشرط مي ماند که با هرچيزي جمع مي شود. بوديسم و کنفوسيوسيسم هم همين طورهستند. ساخت بوديسم فوق العاده فردي است و در ساخت فردي هم مشکلي پيش نمي آيد؛ يعني يک انسان مي تواند درحالي که پست مدرن است، بوديست هم باشد. امروز بسياري از هم جنس بازان غربي به بوديسم هم علاقه مندند. تنها چيزي که با اين پديده به صورت منسجم مقابله مي کند، رويکرد ديني و اسلامي ماست که ساحت آن فردي مطلق نيست، بلکه اجتماع را هم در برمي گيرد همچنين در حکم الگويي فکري از همان ابتدا ساحتي که براي انسان فرض مي کند فوق العاده گسترده است؛ بنابراين رفتارانسان در آن ساحت ديگر اين جهاني نيست. اين مطلبي است که هانتينگتون هم در مسئله ي بر خورد تمدن ها به آن اشاره کرده وگفته است تنها انسان هايي که به صورت احتمالي ممکن است مقابل اين جريان بايستند، همين مسلمانان هستند؛ زيرا نوع جهان بيني آنها اجازه نمي دهد که فقط به اين دنيا بچسبند وچيز ديگري را قبول نداشته باشند. فشار آنها به ما مسلمانان درهمين نکته است که اين است و جز اين نيست، همين را بگيريد و زندگي کنيد و لذت ببريد اما اگر قرار باشد مسلمانان نسبتي با دينشان داشته باشند، بزرگ ترين خطر به شمار مي آيند و خطر همين هلال سبزاست، همين کمربند سبزي که از شاخ افريقا تا اندونزي کشيده شده است؛ در نتيجه با اين نمي توانند کاري کنند يا بايد آن را حذف کنند يا تحميل، يا اسلام را به فاندامنتاليسم وغير فاندامنتاليسم تقسيم نمايند؛ اسلامي که با سکولاريسم جمع مي شود و اسلامي که به مدرنيته علاقه دارد. آنها مي کوشند روايت هاي گوناگوني از اسلام پيدا کنند تا روايات متناسب تر را لطيف تر و جلوه ديگر اسلام را خشن تر نشان بدهند، ولي واقعيت اين است که مسلمان -چه شيعه وچه سني -زماني که رابطه ي حقيقي خود را با کتاب مقدس-يعني قرآن-برقرار مي کند، با عالم و ساحتي روبه رو مي شود که اين جهاني نيست؛ بنابراين اين مسئله به هيچ روي حل نخواهد شد. تا زماني که مسلمان رابطه ي حقيقي اش را دارد، به آن ساحتي فکرمي کند که حقيقت دارد، بحث بر سردرستي و نادرستي آن نيست، اينها دو عالم زيست دارند و اين دو با هم جمع نمي شوند.
يکي ازدلايل مخالفت غرب با انقلاب اسلامي هم به همين خاطراست؛ با پيروزي انقلاب اسلامي همه ي ساحت غرب زيرسوال رفت، هم ازنظرانديشه و هم ازنظراقتصادي؛ چون منطقه ي خاصي تحت تأثيراين انقلاب قرارگرفت که سرشارازنفت است و از نظر ژئوپوليتيک منطقه اي فوق العاده حساس قلمداد مي شود و نيز شاهراه هاي خاصي را دراختيار دارد. از اين رو غرب با پيروزي انقلاب اسلامي به شدت تکان خورد؛ به ويژه که ممکن بود اين انقلاب فراگير هم باشد؛ يعني يکي ازمشکلات غرب در رويارويي با انقلاب، اول خود ايران بود، که آن را از دست داد. مسئله ي مهم تر آينده ي منطقه بود؛ از نظر آنها منطقه داشت به آتش کشيده مي شد؛ بنابراين، تمام جهان غرب عليه ما عمل کردند، اما عامل مهم در رويارويي آنها با انقلاب اسلامي را بايد در انديشه ي مطرح شده درانقلاب جست. در انقلاب اسلامي الگوي نويي به صحنه آمد که مباني فلسفي و فکري محکمي داشت و از همه مهم تر بين آن مفهوم و مردم نسبتي برقرار شده بود که همه يک جور مي انديشيدند و ديگر نمي شد به آساني آن را تکان داد؛ در واقع موجي بود که همه جا را فرا گرفته بود. در کل بايد گفت همه ي آن ابزارهاي فرهنگي ، در آنجا که ما اسم آن را فرهنگ مي گذاريم -در صورتي که مي تواند ضد فرهنگي هم باشد -در خدمت محقق کردن همان اهداف سياسي و اقتصادي است و حتي سياست هم درخدمت ابزار اقتصاد است. سياست بين الملل و ديپلماسي بين الملل به طورمطلق امر مستقلي نيستند، بلکه همه ي آنها براي تحقق چيز ديگري اعمال مي شوند. ديپلماسي تنها براي ديپلماسي نيست، سياست به خرج نمي دهند، که سياستي باشد، سياست به خرج مي دهند تا آرامشي باشد. آرامش براي چه باشد؟ براي امري اصيل تر و از منظر آنها، آنچه اصالت دارد مسئله ي پول، قدرت و سلطه است.
بنابراين از يک منظر،ما با مدرنيته خالص رو به روييم! يعني حقيقت مدرنيته به طورکامل و به زيبايي آشکار شده است که چه مي خواهد و چه هدف و غايتي دارد. الان با صراحت جلوآمده است و مي گويد که اگر کسي هم نمي خواهد بايد ازبين برود. يا با من هستيد يا نه؛ چون حقيقت و ساحت آن، همين است. شايد ما در پيش بيني زمان اين اتفاق شک مي کرديم، ولي درنفس آن جاي شک نيست.
انساني که در اين دوره زندگي مي کند؛ هر چه به جلومي رود؛ فلاکت خودش را درمي يابد، که دست او هم به جايي بند نيست، انسان مدرن فلاکت را در مي يابد، ولي به راه حل نمي رسد؛ چون الگوي فکري انسان مدرن همين است. اما براي ما مسلمانان نه تنها اين گونه نيست، بلکه سبب مي شود بااحساس خطر بيشتري به دامن دين رجوع کنيم؛ مثل بچه اي که از دامن مادرش دور شده است، خطررا که احساس مي کند، به دامن مادرش برمي گردد.
مدرنيته براي جهان اسلام يک نهيب است،که خيلي ها دارند از آن روي گردان مي شوند، امّا امريکايي ها به زور خواهند ماند؛ چون قدرت دارند، ولي به چه قيمتي، بيداري اسلامي به معناي خيلي عام آن، برگشت وعودت به حقيقتي است که مخالفت با امريکا را در منطقه بيشتر خواهد کرد، اما در جهان مدرن، اين طورنيست. جهان مدرن تنهامي بيند که بدبخت تر گشته و زندگي فلاکت بارتر شده است، ولي اين دليل نمي شود که اگر عده اي بدبخت شدند، دست و پايي بزنند که به ساحت جديدي دست يابند. آدم هايي که در غرب مدرن زندگي مي کنند -منظورم از غرب، غرب جغرافيايي نيست -خروج اينها از فضايي که در آن زندگي مي کنند بسيار مشکل است، اينها فلاکت را به چشم خواهند ديد و گمان مي کنم که اين همان زماني است که خداوند فرموده است من وعده ام را تحقق مي بخشم با آمدن آن منجي حقيقي مردم تازه مي فهمند که راه حل اين است؛ چون فلاکت خود را فهميده اند، مردم مي فهمند که حق اين است. زماني انسان به حق روي مي آورد که باطل محض را ببيند وگرنه رويکردي نخواهد داشت. در واقع بگويم ازحالت سايه روشن درمي آ يد. در کل چون عالم و ساحت انسان مدرن همين است، در اين عالم و ساحت نمي شود راه حلي پيدا کرد.عالم ديگري بايد ساخت و ازنو آدمي. تا زماني که ما در اين عالمي که تعريف کرده ايم باشيم، راه حلي متصور نيست.
منبع: مجله زمانه، شماره95
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}